محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

جاده سبز رویاها

روزهای به یادماندنی.....

در خلوت تنهایی ام برای دل خویش مینویسم ، نوشته هایی که شاید یادگاری باشد از روزهایی که همدمی نبود مرا تا سر بر شانه هایش گذارم و ناگفته هايم را برایش بازگویم . بعضی از روزها ، توی دوره هایی از زندگی ، تبدیل به روزهای خاصی می شوند. مثلا روزی که من تونستم اولین مقالم رو بنویسم! بعضی از این روزها مربوطه به یک شخص تنها نیست و در واقع شما این روز رو ، شادی یا تلخیشو باید با یک نفر دیگه شریک بشید. این روزها معمولا نیاز به برنامه ریزی خاصی داره و شما باید پلن هایی رو براش بچینید. بهتره بگیم برای اینکه به رویاتون توی اون روز برسید ، باید پلن ها رو بچینید تا برسید. ولی این رو بدونید که این روزها ، به راحتی و به سادگی ساخته نمیشن و سختی های زیاد...
12 خرداد 1392

سالگرد ازدواج و ورودبه پنجمین سال زندگی

٤سال اززندگی ماگذشت ووارد پنجمین سال زندگی شدیم. درروز١١خرداد که اون موقع سه شنبه بود روزجشن وعروسی ما بود روزی که خوشحال بودیم وخوشحالیش باموقع های دیگه فرق داشت......یه جوره دیگه فکرمیکردیم ...حالا یه جوره دیگه فکرمیکنیم  به زندگی یه جوره دیگه نگاه میکردیم حالا یه جوره دیگه نگاه میکنیم اصلا یه جوره دیگه شدیم... ناگهان چه دیرزود میشود... یادش بخیر که باهم پیمان عشق بستیم اولین پیمان عشق مادرحرم امام رضا درمشهد بسته شد که خیلی صفا داشت....  ٤سا ل از آن روز می‌گذرد... زیباترین لحظات برای جاودانه شدن،  آن روزی که تمامی وجودمان با هم شدن بود مگر می‌توان فراموش کرد آن دم را که پیمان ج...
11 خرداد 1392

عروس یا نوه؟ مسئله این است!

عروس یا نوه؟ مسئله این است ! محبت مادربزرگ و نوه افسانه‌ای است و نباید از آن تعجب کرد. مادربزرگ هم نمی‌تواند ادعا کند که او این ارتباط را برقرار کرده .. بلکه فطری است. بهیچوجه جای شما را برایش نمی‌گیرد. مادر جای خود، و مادربزرگ جای خود. شما هم خوشحال باشید که این ارتباط وجود دارد و باعث خوشحالی مادر بزرگ می‌شود. اصلا کوتاهی شما نیست. همه تقریبا این ارتباط را درک می‌کنند. البته تا ابد اینطوری نمی‌ماند و گاهی نیز مادربزرگ ممکن است توقعاتش از نوه‌اش برآورده نشود و ناراحت شود. شما خدمتگزار فرزندتان هستید و مادربزرگش همبازیش. هر دو دلسوزش هستید. موفق باشید. بازم اختلافهای بزرگی بین مادر و مادرشوهر...
9 خرداد 1392

بابا حسین وباغش دردماوند....

عکسهایی ازباغ بابا حسین دردماوند پنجشنبه وجمعه رفتیم باغ بابام واین عکسارو ازت گرفتیم... 3خردادو9ماه و27روزگی...... توتک ستاره قلبم هستی وباورودت به زندگیمون جان تازه ای دادی..... حضورت درقلبم مثل نفس کشیدن است ارام وبی صدا اماهمیشگی.... پارسا جان عاشقانه وازصمیم قلب دوستت دارم...... محمدپارسا وبابایی جونم درکنارکرسی باباجونم روزمرد وولادت امیرالمومنین برشما مبارک.... اهنگ صدایت زیبا ترین ترانه زندگی ام ونفسهایت تنها بهانه نفس کشیدنم است. داشتن تویعنی داشتن خوبی ها وخوشبختی های دنیا.عشق توزیبا ترین هدیه خداوند به من است. ...
5 خرداد 1392

محمدپارساو........

بنام پرورگاری که مهرومحبت فرزندم رادرقلبم طوری قرار داده که هرلحظه بدون او هیچم...... نازنینم اگر تو نبودی ... من بی دلیل ترین اتفاق زمین بودم ،تو هستی و من محکمترین بهانه خلقت شدم پارسا وقناری درجستجوی توپ محمدپارسا توپش رو قل داد رفت پشت مبل ویکدفعه دیدیم صدای گریش میاد ورفته دنبال توپ وپشت مبل گیرکرده....... قربون نگات بره مامان که رفتی دنبال توپ که بیاریش بیرون...... حمام کردن محمدپارسا در9ماه ونیم دیگه حمام کردنت راحتترشده میشونمت توی وانت وتوبه اب نگاه میکنی البته هنوزمتوجه نمیشی وفقط نگاه میکنی..... ...
5 خرداد 1392

روزپدرمبارک

  راحت نوشتیم بابانان داد.بی انکه بدانیم بابا برای نان همه جوانییش راداد علیرضای عزیزم, دست های پر توانت ، همیشه بزرگ ترین حامی زندگی ام بوده و آغوش امن تو بهترین جا برای فراموشی غم های زندگیم . روزت مبارک مرد زندگیم ، دوستت دارم بابا جونم, پدرم ، تاج سرم ، تو اعتبار منی ، تو تکیه گاه منی بدون تو و محبت های بی پایان تو هیچم امیدوارم بتونم فرزند خوبی برای شما باشم بهترین پدر دنیا ، روزت مبارک امروز13 رجب ولادت امیرمومنان حضرت علی (ع )رو به همه پدران ایران زمین مخصوصا پدرخودم وپدرشوهرم وهمسر عزیزم تبریک گفته وانشاالله سایشون همیشه برسرما وخانوادشون بمونه یه بوس ازطرف محمدپارسا برای این سه عز...
4 خرداد 1392
1